چیز جالبی خوندم در این وبلاگ : همین
چیز جالبی خوندم در این وبلاگ : همین
برای آلبوم یک لحظه عاشق شو : نوشته شده در 30 بهمن 92
و اماااااااااااااااااااااااا !! برخودم واجب دانستم که ........ بگـــــــــــــم!
یک لحظه عاشق شو بالاخره اومد
خیییییییییییییییییییییییییلی عالیی بود و واقعا حالمو خوب کرد
سبکش فرق داشت و همه آهنگاش خیلی خوب بودن!! مثلا تقویم که با همراهی سارانایینی بود واقعا شاد و عالی درومده بود!!!
نمی دونم از کدومشون تعریف کنم !! فقط میدونم خییییلی وقته منتظر این آلبومم
خداروشکر بالاخره:)
تنها کاری که می تونستم انجام بدم این پست بود و اینکه نزارمش تو نت و اینا
خلاصه که همه چی عالی بود و خداقوت واقعا
من حال خوشی نداشتم واقعا :((( ولی الان خیلی بهترم .... خدایا همه کسانی که مارا شاد کردند شاد بفرما
امیدوارم منم در آینده هنرمندی سرشار از انرژِی های خوب و مثبت باشم :)
یه قسمتی از تقویمه :
تو اون ور مرز آسمون
از خنده و خوشبختی بخون
با هم میشه تا فتح قله ها رفت
اینجاست همون جایی که
باید
دل به دریا زد
تا
بشکنیم این منو
که صبح کنیم این شبو
نگذار که تقویم تعداد
دل لرزه هاتو بشماره
تو اوج هراس
فردا تو دستای ماست
این همون باحاله اس:)
خلاصه همشون عالین!! :)
حرفای دیگه زیاد داشتم باشه واسه بعد :) شاید فعلا دیر به دیرتر باشم :)
+ رفتن خیال تو از کنار من .... کنده شدن تزئینات دفتر روزهای من است ....
کاش لبخند تو را می شد .....
به برگه های این زندگی وصله زد
امضا .... یک آشنای سبز
نوشته شد به تاریخ 11:11 در 17 بهمن ماه 1392
+ انگار که دوباره بعد از هزاران سال .... به شمارش تقویم ذهنی من
کسی قفل پنجره ها را .... شکسته بود...
واژه ها بیرون ریختند .... گمانم که دیگر گریخت !
فصل تماشا گذشت !!!
امضا .... یک آشنای سبز
نوشته شد به تاریخ 11:11 در 17 بهمن ماه 1392
خاطره یک روز برفی بدون دبیرستان : 16 بهمن 92
اگر تو هم مثل همه .... عشق را نمی دانی .... این پستو نخونش
فرانی : خدایا خدایا خداجونم .... خواهش می کنم ..... بسم الله....هعی
فرانی با دست هایی لرزان گوشی تلفن را برمی دارد . با تردید شماره اش را می گیرد .
احساس می کند چه قدر دلش برای آن صدا تنگ شده . قلبش تند می زند .
آن طرف خطوط ارتباطی کسی منتظر است که جواب دهد و با آرامش و وقار حرف های دلش را تحویل می دهد.
فرانی قلبش مثل یک ساختمان باشکوه دچار زلزله ...فرو می ریزد .باز هم او .... باز هم چه زیبا .... چه دوست داشتنی
: بر اساس اعلام سازمان مدیریت بحران شهر قم .... در تاریخ چهارشنبه ۱۶ بهمن ..... تمام مدارس در تمام مقاطع تحصیلی ....در نوبت صبح و بعدازظهر .....
خون در رگ های فرانی منجمد می شود نگو نه ... نگو ...
: تعطیل می باشد .
بی اراده گوشی تلفن را می گزارد ... فریادی از سر خوشحالی خانه را پر می کند .
همه چیز زیبا می شود
۱. دیروزم این اتفاق فوق خوشحال کننده افتاد
۲. و حامی عزیز اینطور خوانده است :
می پاشه دوباره دست سرد ابر
رو سر درختا گل های سپید
توی سرما مث یک قوی قشنگ
داره تاب می خوره شاخه های بید
آمدک برفی نشسته تو حیاط
توی کوچه ها صدای پای برف
بار دیگه شور و شوق کودکی
بار دیگه رقص دانه های برف
بار دیگه رقص دانه های برف
*موزیک*
روی ایوون همه ی پرنده ها
خبر از روزای روشن میارن
گلای یخ زده فردا که بیاد
دوباره بوی شکفتن میارن
با صدای مهربون باد و برف
شاخه ها یکی یکی جوون می شن
فردا هرکدوم ازین پرنده ها
یه ستاره توی آسمون می شن
یه ستارهههههه...... توی آسمون می شن
۳. کسی می دونه از آلبوم یک لحظه عاشق شو چه خبر!؟؟؟؟
۴. سکوت .....................................
۵. فهلا