سنگی
+ فقط خدا می دونه همه چیو
+ وای
+ ..................................................................................
...........................................................................................
................................................................................................
........................................................................................................
اندازه دلم تا فردا صبح باید نقطه بزارم
+ اینکه تو اون حالت صبح مهسا زنگ بزنه و با اون صداش و خنده هاش سرت خراب شه ، خیلی اتفاق قشنگیه
چقدر جاش خالیه
+ وقتی یک کاری می کنند قلبت سنگ بشود و بخواهی برای همیشه بروی
+ وقتی به ص می گویی مشکل بدجوری داری! حالا که می رود حرم دعایت کند . مطمئنی دعا کردنش جواب می دهد
خیر می شود حتی اگر ظاهر بدی باشد
+ ولی دعایش می گیرد و به خیر می شود
+ جا دارد خداراشکر کرد
+ اما آدمی که اسیر این ساختمان عصبیت شده ، شکرگزاری های این مواقعش ناب نیست
چون دقیقا نمی داند چه می خواهد
چون توقعاتش زیاد است
چون صبرش کم است