عمه در راه است
هرچه دلم خواست نه آن می شود
آن چه خدا خواست همان می شود
یادتونه دوست داشتم برم مسافرت!؟ خیلی یهویی پیش اومد که برم! تنهایی نیست ولی بهتر از حالت عادیه :)
اونم چی! مقصد وطنه :)
تازه!! عمه هم شدم می رم برارزامو ببینم :))) (برادرزاده)
یعنی بچه پسرعموم به دنیا اومده ولی چون بابا نداره پسرعموم و اینکه خواهر و برادر نداره و من و خواهرمم تنها دخترعموهاش هستیم ، الان به ما میگن عمه :دی
اینقدرم نازه :* عکسشو دیدم
پسره :))
+ قطعا یکی از قشنگ ترین موجودات دنیا که منو به وجد میارن از همون بچگی ، پسربچه ها هستن
قبل ازین که بزرگ شن! تا دوم سوم دبیرستان اینا !!
وقتی جلب توجه هم می کنن ، دل من ضعف میره :)))
یعنی جدا عاشقشونم
اون حسشون و بچگیشون عالیه عالی!!!
حتی اگه خیلی غمگین باشم این پسربچه های تو خیابون و هر جا ، واقعا منو خوشحال و از غم ها آزاد می کنن :)))
خیلی احمق و باحال و قشنگن و تو اون چشماشون هیچ نگاه بدی نیست