دلت یه سبزه زاره
+ باور کن خدا تو رو خیلی دوستت داره هااااا :) و ما نیز ...
+ امروز رفتم خونه آجیییییم :* بیگاری از من کشیده شد!!
می شوخم ! به خواهرم با علاقه کمک می کنم :) تا باشه ازین بیگاری ها
داداشمان هم به ما عییییدی داد :)))
من می گفتم خونه ما رو کوهه! ولی خونه اونا دیگه خیییلی رو کوهه! قشنگ دماش متفاوته ...فرق داره با اینکه نزدیکه!
+ تعریف کردن وقایع زیاد دوست ندارم! خوشم نمیاد ! (ّبرای دیگران)
چون چیزی که ما تعریف می کنیم اون چیزی نیست که دقیقا حس کردیم
بعد وقتی هم تلخی ها رو تعریف میکنیم ، خوشی های ریز و درشت این وسط جا می مونه و این ناشکری و ناامیدی
تازهههههه! اصن آدما درست نمی فهمن که ما چی میگیم . واسه هرکسی نباید حرف زد . بعضیا حسرت میاد به دلشون خب
خوبه آدم نزدیکای خوبی داشته باشه که حداقل آدمو خوب بشناسن! این نعمته
کاش می شد با رنگ رنگین کمون ساخت
کاش می شد از تو یه آسمون ساخت
یه آروم آبی پر ابر بهاری
که هروقت دلم خواست آروم آروم بباری ...