مرغ کم حوصله را گو ...
دوشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۷:۵۷ ب.ظ
| خوشتر از فکر می و جام چه خواهد بودن؟ | تا ببینم که سرانجام چه خواهد بودن | |
| غم دل چند توان خورد که ایّام نماند؟ | گو نه دل باش و نه ایّام؛ چه خواهد بودن؟ | |
| مرغِ کمحوصله را گو غم خود خور، که بر او | رحمِ آنکس که نهد دام، چه خواهد بودن؟ | |
| باده خور؛ غم مخور و پند مقلد منیوش | اعتبار سخن عام چه خواهد بودن؟ | |
| دسترنج تو همان به که شود صرف به کام | دانی آخر که به ناکام چه خواهد بودن | |
| پیر میخانه همیخواند معمایی دوش | از خط جام که فرجام چه خواهد بودن | |
| بردم از ره دل حافظ به دف و چنگ و غزل | تا جزای منِ بدنام چه خواهد بودن |
۹۴/۰۲/۱۴
