حرکت روی پوسته! خطرِ شکاف و پارگی ،ایجاد شدن چاله!!
سه شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۴۰ ق.ظ
حرفام اینقدر زیاد بود که نمی دونستم چه جوری و از کجا بگم ...
حالا که نگاه می کنم می بینم چه زندگی پرمسئله و ناآرومی داشتم از اول .
یه گونی پر حرف به دوش می کشیم !!
می گفت از پارسال خیلی عوض شدی . شلوغ می کنی ولی اون موقع خیلی آروم بودی .
چه خوب که دیگه اون جوری آروم نیستم ... خفگی!
یه وقت دیگه گرفتم ... میخوام راجب تو حرف بزنم ... هه
یعنی چی میگم و چی میگه؟؟ کنجکاوم ...
می گفت چند تا مورد روانی داری که باید درمان شه !
این خودشناسی خیلییییی کمک بود خییییییلی . وگرنه من الان شاید حالم خیلی بد بود .
همه تردید ها تعلیق های زندگیم همچنان پابرجاست ...
این روزا ... دوباره روی پوسته راه می رم ... خیلی حساس ...
مثل روزای بعد کنکور ...
۹۴/۰۳/۰۵