تیتر اول
گم شدن خیلی بده
وقتی چشمات قادر به دیدن مرز ها نیست
تو زندگی خوب نیست آدم هزار تا حرف داشته باشه
خوبه تو هر شرایطی حرفش یکی باشه
تصمیمی که با در نظر گرفتن یه پنجاه درصد قضیه گرفته میشه... معلومه که آدمو متزلزل می کنه
حالا از کجا باید فهمید پنجاه درصد دیدی یا هفتاد یا هشتاد...
هر چی فکرمی کنم نمی فهمم این چه نقطه ایه که من توش گیر کردم...
بعضی وقتا فکر می کنم مفهوم زندگی ما چیه...
خیلی کارها انجام می دیم ولی اصل قضیه چیه؟ تیتر اول چیه؟
اینا خیلی مهمه...
تیتر اول یعنی بقیه زندگیت زیر سایه شه..
تیتر اول یعنی وقتی به یه نقطه خیره میشی بهش فکر می کنی
دو تا مسئله در تیتر اول نمی گنجن... مثل دو تا پادشاه توی یک اقلیم
برای ماها که خدا و خرما رو باهم میخوایم... اصولا کاندید های تیتر اول برامون یکی خدا و دیگری هرگونه خرماییست... کار... تحصیل... عشق... هرکدوم از اینا و هرچیز دیگه ای
اشتباه تکراری ما آدما همین تیتر اوله
هرچی رو بزاری اون اول نتیجه ش رو می بینی در روزهای مختلف زندگیت
هرآدمی خودش باید بگه چقدر آرومه و تیتر اولش چیه؟
تازه شاید بازم نفهمه
شاید تو روزای مختلف جابه جا بشه...
+ از روزای سخت تکراری بدم میاد... از رفتناش و دلایل مسخره ش و از این بیماری های روانی که درمان نمیشه خسته م
+ از بحث کردن بی فایده با آدمی که... نمیخواد بفهمه...
+ او شده مث یه لکه سیاه توی زندگیم... که با هر بالا پایینی... نزدیک میشه که من سکته کنم:-D
اه..
وقتی چیزی هست و نیست...
وقتی می دونی و نمی دونی...
هردفعه میگم این دفعه رو خدا بخیر کنه.... حالا تا دفعه بعد:-|
+ بخشیدن او کار خیلی سختی شده... خیلی خیلی سخت
+ هی خدا... ببخشید
کلا هیچی نمیدونی:D
خدایی از این واضح تر فقط دیگه مونده بود فیلم سینمایی بشه؟!