خوبه که هنوز فکرکردن بهت هم باعث لبخنده!
دو نفر از عزیزانمان داستانمان را خواندند .
اینجا هم می گزاریمش و هرکه خواست بخواند . بعد چند روز برش می داریم :)
اگه دستات خاطره هامو سوزونده
اگه شوقی تو نگاه شب نمونده
اگه محکوم یه رویای دروغم
اگه آواره ی این شهر شلوغم
نمی تونم از چشای تو جدا شم
نمی تونم تو رو دوست نداشته باشم
بی تو پایانی واسه تنهاییام نیست
منو از عذاب این قصه رها کن
منو دیوونه تر از همیشه این بار
میون بارون دلتنگی نگاه کن
اگه شکل آرزوهای تو نیستم
اگه گم شدم تو این روزای مبهم
اگه تو دستای تو ساده شکستم
اگه از تو .. از خودم .. از همه خسته م ...
نمی تونم از چشای تو جدا شم
نمی تونم تو رو دوست نداشته باشم
بی تو پایانی واسه تنهاییام نیست
منو از عذاب این قصه رها کن
منو دیوونه تر از همیشه این بار
میون بارون دلتنگی نگاه کن ...
نگاه کن ...
نگاه کن ...
بابک صحرایی سرود ... نیمای مسیحا خواند
وقتی گوشی اندروید ... هوشمند ... لمسی ... نداری ... پس از هیچ چیز هم نباید خبر داشته باشی
اینکه مثلا فلان قرار در فلان جا کنسل شده ! نمی دونی و میری
+ البته واتساپ دارم ولی هیچ پیامی بهش نمیاد چند روزه .
+ یک سال ترک اعتیاد این تکنولوژی فکر کنم کافی باشه ... ! وقتشه یک فکر بهتری کنیم و خودمونو کمی غاطی تکنولوژی کنیم ... این بار بدون اعتیاد
+ امروز فهمیدم جمع درصدام 298 ! نه 99!!! چون حواسم نبود ضرب در ضریب کنم !
درصد خام رتبه 20 رو دیدم ...! حساب کردم . دیدم اگه این رتبه 1 بود قبول بودم رو لب مرز ولی فکر کنم رتبه 1 بالای 600 باشه ...
برای 20 که 585 شد ... !
البته به قول خانم نون سازمان سنجش کلا کارش معلوم نیست
واقعا بی دلیل لفتش می دن و ما باید تا اواخر خرداد صبر کنیم
+ درصد صبر من سابقا خیلی کم بود
ولی تو و سازمان سنجش باعث شدین که من ... خیلی صبور تر بشم ... ولی آخه چرا :((
+ دوست دارم مهر 94 شهر دیگه ای همین حوالی ، درحال خوندن رشته ای که دوست دارم ، باشم ...
بی خیال این کنکوره که دادیم رفت
داستانم دیروز حدود 14 صفحه بود که تموم شد ! تا حالا یه چیز تو این حدود ننوشته بودم .
نمی دونم خودشیفتگی یا چی!؟ وقتی خودم خوندمش به خودم گفتم : محشر بود فاطمه ^_^
ظاهرا اصلا چیز درست درمونی نیست ولی خودم دوست داشتم .
روزنوشتن های یک حیوون خونگی که اسمشو نمیگم!!!!!!!!!! :))
+ برای فراموش کردنت ... کمرنگ کردنت ... به آدم دیگه ای فکر نمی کنم
اما ... به مکان های خیلی دور و نه خیلی دور که فکر می کنم ...
که دوست دارم چند سال آینده هرجور که هست ... یه جایی خارج از این سرزمین باشم
مکان ها ... فاصله ها ... فرار ... خداحافظ ...