+ باور کن خدا تو رو خیلی دوستت داره هااااا :) و ما نیز ...
+ امروز رفتم خونه آجیییییم :* بیگاری از من کشیده شد!!
می شوخم ! به خواهرم با علاقه کمک می کنم :) تا باشه ازین بیگاری ها
داداشمان هم به ما عییییدی داد :)))
من می گفتم خونه ما رو کوهه! ولی خونه اونا دیگه خیییلی رو کوهه! قشنگ دماش متفاوته ...فرق داره با اینکه نزدیکه!
+ تعریف کردن وقایع زیاد دوست ندارم! خوشم نمیاد ! (ّبرای دیگران)
چون چیزی که ما تعریف می کنیم اون چیزی نیست که دقیقا حس کردیم
بعد وقتی هم تلخی ها رو تعریف میکنیم ، خوشی های ریز و درشت این وسط جا می مونه و این ناشکری و ناامیدی
تازهههههه! اصن آدما درست نمی فهمن که ما چی میگیم . واسه هرکسی نباید حرف زد . بعضیا حسرت میاد به دلشون خب
خوبه آدم نزدیکای خوبی داشته باشه که حداقل آدمو خوب بشناسن! این نعمته
کاش می شد با رنگ رنگین کمون ساخت
کاش می شد از تو یه آسمون ساخت
یه آروم آبی پر ابر بهاری
که هروقت دلم خواست آروم آروم بباری ...
امروز از صبح دیدم خیلی بی حال و حوصله م طبق معمول این روزا ! تنها بودم
به زور راضیشون کردم دوتایی بدون من برن بیرون و بگردن
اگر شما هم مثل من تنهایین و دوست دارین حرف بزنین و بازخورد دریافت کنین .... یه پیشنهاد جالب !!
صداتونو ضبط کنین ... سعی هم کنین که خودتونو بکاوین و راهی پیدا کنین .. دریچه ای چیزی
برای خوب شدن! بعد گوشش بدین هر تیکه شو که دوست دارین .... هی حرف بزنین ضبط کنین گوش بدین :)
و در ادامه صداتونو آزاد کنین و آهنگایی که دوست دارین بخونین :)))))
بعد از ظهرم با همون دوستم قرار گذاشتم رفتیم سینما! رخ دیووووووووااااااااااااااانه :)
عالی و هیجان انگیز بود بسی :) حتماااااااااااااا ببینین ! حتماااااااااا
واقعا پیچش عالی داشت
فیلمنامه ش حرف نداشت ... تا آخرین لحظات فیلم معما باقی می مونه ولی همش فک می کنیین حل شده :)
بعدشم رفتیم یه چیزی خوردیم :)
حرف زدیم ...
امیدوارم این دختر عاقبتش بخیر شه :| کارای خطرناک می کنه .... همشش همه چیزو تجربه می کنه
همه جیز :(
به نظز شما آدم دربرابر کسایی که مسائل زندگیشونو می دونه مسئوله؟؟؟
نمی دونم ....
شاید باید حواسم بهش باشه ...
بعضی چارچوبا برای من درسته دردسر سازه و ... ولیی باعث شد یه کارایی نکنم حداقل فعلا
می گفت خوشحاله که کنارشم ^_^
خوشحالم که کنار هر کی باشم میگه خوشحاله و دوست داره ^_^ :)))
ذوقم داره نداره؟؟ خدا بده برکت
یه حرفایی هم زدیم که سانسور ! بی خیال :)))
شب هم آجی و داداشمان اومدن خونه مون
مامان بیرون رفت یه خورده روحیه ش بهتر شد !!!! کاش می شد همه ش فرستادش بیرون :|
کاش خوذشو درگیر ذهن نکنه دوباره ... ما حال خوبمونو با ذهن خراب می کنیم :(
واییی چقده این نازه!!!!!!!
ادامه مطلب اگه کسی رفت بخونه تا تهش بخونه ! اگه نه کلا نخونه چون حالش بد میشه
یه سیر جالب و درگیری جالبی بود . تهش خوش شد :)
نصفش غرغره و تهش یه صحبت من و سایه س که خوبه
94 هم شروع شد ...
هیچ کی هم نیست بریم خونشون عید دیدنی !!!! عیدی چیزی .. والا!
اینو حتماااااا بشنوین ! بدون موزیک فقط با دهن و صدای آدمی :)))
عالی عالی .... با من مدارا کن