برای سال های خاموشی

امیدوارم این خاموشی بی پایان نباشه

برای سال های خاموشی

امیدوارم این خاموشی بی پایان نباشه

برای سال های خاموشی

خدایا چنان کن سرانجام کار

تو خشنود باشی و ما رستگار

........ :)


+ گفت که با بال و پری ... من پر و بالت ندهم !

پیام های کوتاه
کلمات کلیدی

۴۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

۰۵خرداد

حرفام اینقدر زیاد بود که نمی دونستم چه جوری و از کجا بگم ... 


حالا که نگاه می کنم می بینم چه زندگی پرمسئله و ناآرومی داشتم از اول . 


یه گونی پر حرف به دوش می کشیم !! 


می گفت از پارسال خیلی عوض شدی . شلوغ می کنی ولی اون موقع خیلی آروم بودی . 


چه خوب که دیگه اون جوری آروم نیستم ... خفگی! 


یه وقت دیگه گرفتم ... میخوام راجب تو حرف بزنم ... هه 


یعنی چی میگم و چی میگه؟؟ کنجکاوم ... 


می گفت چند تا مورد روانی داری که باید درمان شه ! 


این خودشناسی خیلییییی کمک بود خییییییلی . وگرنه من الان شاید حالم خیلی بد بود . 


همه تردید ها تعلیق های زندگیم همچنان پابرجاست ...


این روزا ... دوباره روی پوسته راه می رم ... خیلی حساس ... 


مثل روزای بعد کنکور ... 


۰۴خرداد

بشنوید...



کجا کجا صدا کنم رسد صدای ما ...


خدا خدا ... فقط به تو رسد دعای ما ...

۰۲خرداد
همه چشمم انگار به پس فردا بعدازظهره که وقت مشاوره گرفتم ! شاید یه راه های جدید و نگاه های جدیدی پیدا کنم ... شاید ... امیدوارم


+ نه اون قدر خرابم که بتونم بنویسم ... نه اون قدر خوبم که بتونم بنویسم ... 


+ مردی که جاده شمال و مازندرانش را خیلی دوست داشت ... و صداش تک بود ... و دوست داشتنی بود 

ژول ورن و دون کیشوت و ادبیات های کهن و خوندن هاش ... 

عصر پرتقالی ... من که تازه رادیو گوش می دادم ! عصر های تنهایی نوجوانیمان را یک جوری پر می کرد . 

حتما خیلی ها اشکشون در اومد ... مثل من ... 

روحش شاد ... دوست بود واقعا مهران دوستی ... روحش شاد :) 


+ خداحافظی گریه در یک غروبه ...


+ فکر می کردم حالا ... بعد ازین آدمِ دوست ، که حتما دل نوشته و دست نوشته زیاد داشت ... چی می شن اونا؟! حس و جا و فضاش چی می شه؟  


+ مرگ عجیبه ... غریبه .. امیدوارم همگی سفر خوبی داشته باشیم ... 


+ صداش و انرژیش همیشه منو یاد دیار خودمون مینداخت ... :) خدا رحمتش کنه ... آقای دوست :)